جدول جو
جدول جو

معنی ملک باغی - جستجوی لغت در جدول جو

ملک باغی(مَ لِ)
دهی از دهستان غنی بگلو است که در بخش ماه نشان شهرستان زنجان واقع است و 385 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ملک بانو
تصویر ملک بانو
(دخترانه)
ملک (عربی) + بانو (فارسی) شاه بانو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ملک داری
تصویر ملک داری
مملکت داری، پادشاهی، فرمانروایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملک داری
تصویر ملک داری
داشتن ملک، دارای آب و زمین بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملک رانی
تصویر ملک رانی
سلطنت، پادشاهی
فرهنگ فارسی عمید
(مَ لِ)
بانوی ملک. شاه بانو:
چو گل بودم ملک بانوی سقلاب
کنون دژبانوی شیشه ام چو گلاب.
نظامی
لغت نامه دهخدا
ملک باز فرمانفرمای دیار مغرب، مؤلف حبیب السیر ضمن شرح حال جالینوس آرد: در روضهالصفا مسطور است که جالینوس در وقتی که در بلدۀ مقدونیه از بلاد یونان اقامت داشت یکی از جواری ملک باز را که فرمانفرمای دیار مغرب بود و جمیع ملوک آن نواحی اطاعت او مینمودند علت برص عارض شد ... و باز فی الحال قاصدی جهت آوردن جالینوس نزد نیقاس فرستاد چون نیقاس مخالفت امر ملک باز نمیتوانست نمود جالینوس را رخصت فرمود و حکیم ... بعد از انقضای یک ماه در مجلس ملک باز بار یافت، رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 صص 168-170 شود
لغت نامه دهخدا
(مُ)
نگهبان ملک. حافظ مملکت. کشوردار. فرمانروا:
ملک بانان را نشاید روز وشب
گاهی اندر خمر و گاهی در خمار.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(گُ)
نام طائفه ای است از ایلات کردایران که تقریباً 500 خانوار میشود و در کیله کرو، گتل، مره در، حنجره، ابراهیم آباد، کرسی عمر و رزینه سکونت دارند. در عهد شاه طهماسب به کردستان آمده و اغلب شهرنشین شده اند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 62)
لغت نامه دهخدا
(گُبُ)
دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوۀ شهرستان سنندج واقع در 42هزارگزی جنوب خاوری پاوه و هفت هزارگزی باختری قلعه جوانرود. هوای آن سرد و دارای 102 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، لبنیات و میوه و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(رِ)
ملک... نام والی قلعۀ سلم بود. صاحب حبیب السیر آرد: یوشع مدت هفت سال کمر جهاد بر میان بسته بسیاری از اهل کفر و عناد را بقتل رسانید و اکثر بلدان شام و دیار مغرب را مفتوح گردانید و بعضی از حکام آن مواضع مانند ملک بارق که والی قلعۀ سلم بود اظهار اسلام نموده به جان و مال امان یافتند. (حبیب السیرچ خیام ج 1 ص 105). و رجوع به ص 106 همین جلد شود
لغت نامه دهخدا
(قِ)
ملک ملک باقر، نام برادر ملک حسین از امرای کرت. میرخواند آرد: بعد از معاودت امیر قزغن، کار ملک حسین روی به تراجع نهاد... و امراء غور بر او استیلا یافته،...کار بجایی رسید که بعضی از آن طایفه اتفاق کردند که ملک حسین را گرفته برادرش باقر را بر سریر سلطنت نشانند. ملک فرصت غنیمت شمرده در شهور سنۀ 753 هجری قمری بماوراءالنهر شتافته... چندی بعد به دارالسلطنۀ هرات بازگشته به قلعه رفت و اشارت فرمود تا برادرش راکه غوریان به پادشاهی برداشته بودند بگرفتند و در یکی از قلاع محبوس کردند. ملک باقر پس از چندگاه از حبس نجات یافته به شیراز شتافت و همانجا بسر میبرد تا وفات یافت. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 382 و 383)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
ریاست و حکومت مطلقه. (ناظم الاطباء). فرمانروایی و پادشاهی:
از آن بهره ورتر در آفاق کیست
که در ملک رانی به انصاف زیست.
سعدی (بوستان).
و رجوع به ملک ران و ملک راندن شود
لغت نامه دهخدا
(مُ)
حکومت و فرمانروایی. (ناظم الاطباء) :
به ملک داری تا بود بود و وقت شدن
بمانداز او به جهان چون تو یادگار پسر.
فرخی.
پنج پسر داشت همه به رجاحت عقل و رزانت رای و اهلیت ملک داری و استعداد شهریاری آراسته. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 12).
ملک داری با دیانت باید و فرهنگ و هوش
مست و غافل کی تواند، عاقل و هشیار باش.
سعدی (کلیات چ مصفا ص 829).
عهدۀ ملک داری کاری است عظیم. (نصیحه الملوک سعدی، کلیات چ فروغی ص 8). و رجوع به ملک دار شود
لغت نامه دهخدا
(بَ)
دهی از دهستان قاقازاق بخش ضیأآباد قزوین است و 192 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(چَ لُ)
بازی کردن با چوبهای چلک. الک دولک بازی کردن. عمل چلک باز. چالیک بازی. عمل کودک چالیکی و رجوع به چالیک و چلک و الک دولک و چلک باز شود
لغت نامه دهخدا
(مُ جَ)
دهی از دهستان وفس عاشقلو است که در بخش رزن شهرستان همدان واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ملک رانی
تصویر ملک رانی
شهریاری سلطنت پادشاهی: (از آن بهره ور تر در آفاق کیست که در ملک رانی به انصاف زیست ک) (بوستان. کلیات. فروغی چا. ص 227)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملا باجی
تصویر ملا باجی
آموز گار: زن معلم مکتب دختران
فرهنگ لغت هوشیار
رئیس ملا یان ملایی که در دربار پادشاهان باشد و تدریس شاه یا شاهزادگان را بعهده دارد (صفویه قاجاریه) : (فصل اول در بیان شغل ملا باشی - مشار الیه سرکرده تمام ملا ها (بود)،) (تذکره الملوک. 1)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلک بازی
تصویر چلک بازی
بازی کردن با چوبهای چلک الک دولک بازی
فرهنگ لغت هوشیار
زن با سواد
فرهنگ گویش مازندرانی